ویلیام آنکن جونز ( William Oncken Jr.) پیوسته این موضوع را تکرار می کند که سالیان درازی را کارشناسان زمان سنجی صرف نموده اند تا به کارگران کارایی در همه زمینه ها را بیاموزند . چرا در فعالیتهایی که از ابتدا نباید انجام گیرند ، کارایی داشته باشیم ؟
امروزه اغلب به کسانی بر می خوردیم که به کاری به ظاهر بسیار فوری سرگرمند – ولی آن کار به درستی فوری نیست . بخش بزرگی از وقت اداری بجای گوش سپردن به کارکنان و مشتریان صرف جابجا کردن کاغذها می شود . مدیران کار آمد باید چند گام به عقب بروند و چشم انداز بزرگ کار را بنگرند تا مبادا نیازهای فوری ، کارهای مهم را به کناری زده باشند.
اگر کارکنان و مشتریان با اهمیت هستند ، پس روزانه بخشی از وقتتان را در راهی صرف کنید که احساس مهم بودن را در آنان برانگیزد. هر روز را با این پرسش ارزیابی کنید آیا امروز آن چیزی را که به راستی مهم است ،
انجام داده ام ؟
برگرفته از کتاب مدیریت بر قلبها
نویسنده : کن بلانچارد
مترجم : دکتر عبدالرضا رضایی نژاد
نوشته شده توسط : گروه نرگس
این نقل قول چراغ راهنمای ما در کار تیم سازی سازمان شده است . هنگامی که به درست بودن این عبارت پی بردم ، خود را در نقش رهبر به آرامش کامل سپردم. دریافتم که نیازی نیست تا خود را تنها فرد باهوش گروه بدانم. قبول آسیب پذیر بودن ، به من فرصت داد تا از دیگران یاری بخواهم . هنگامی که در یک کارخانه بزگ صنعتی در جنوب کار می کردم ، با نمونه جالبی از این دست برخورد نمودم .
ترک کار و استخدام و اخراج 200 درصدی کارکنان در یکی از واحدها ، مدیر شرکت را کلافه کیرده بود . من پیشنهاد کردم که علت را از کارکنان همان واحد بپرسند و اطمینان داشتم که پاسخ معما را آماده دارند.
کارکنان گفته بودند این پایین از دوزخ هم داغتر است . آنچنان فرسوده
می شویم که از میانه روز توان ادامه کار را نداریم. مارا جایی دیگر ببرید تا خوب کار کنیم گزارش به دست مدیر رسید و بی درنگ دستور داد تا دستگاه خنک کننده را تعمیر و راه اندازی کنند. ترک خدمت به 10 درصد کاهش یافت . من قانع شدم که اگر همه منابع خود را گرد آوریم ، هر مساله ای را می توانیم حل کنیم.
برگرفته از کتاب مدیریت بر قلبها
نویسنده : کن بلانچارد
مترجم : دکتر عبدالرضا رضایی نژاد
نوشته شده توسط : گروه نرگس
م ن هر روز با این باور چشم به جهان می گشایم که تأیید مرا کسی مفت به چنگ نمی آورد . سرسختانه ایمان دارم که خداوند چیزی بی مصرف نیافریده است پس هسته ی بنیادین ما درست است – اما این بدان معنا نیست که کامل هستیم و جایی برای رشد و بهسازی خود نداریم.
اینرا برگزیده ام که درباره خود احساس خوبی داشته باشم. بدینگونه بیشتر آماده یادگیری هستم. اگر مردم از کارم انتقاد کنند یا بازخوردی منفی دریافت
کنم ، آنرا به بد بودن خود تفسیر نمی کنم. با ایمان به ارزشمندی خودم ، به آنان گوش فرا می دهم و دیدگاهها و بازخورد رسیده از ایشان را با حالتی غیر تدافعی می شنوم – باشد که در آن چیزی برای آموختن بیابم.
نورمن وینست پیل ( Norman Vincent Peale) به من آموخته است که همواره می توان در مورد خود دو احساس را برگزید : خوشبختی و شوربختی . چرا باید کسی دومی را برگزیند ؟
برگرفته از کتاب مدیریت بر قلبها
نویسنده : کن بلانچارد
مترجم : دکتر عبدالرضا رضایی نژاد
نوشته شده توسط : گروه نرگس
در سفرهایم با افراد بی انگیزه هنگام کار ، بسیار روبرو می شوم . ولی پس از پایان ساعات کار هرگز چنین نیست. همینکه ساعت 5 فرا رسید ، دوان دوان به سوی بازی گلف ، زمین تنیس ، مربی گری یک تیم کوچک و مانند آن
می شتابند. فعالیتهایی برای انسان انگیزه آفرین است که بازخوردی از نتیجه های دلخواه به وی برساند. بازخورد و آگاهی از چگونگی پیشرفت کار ، برای انسان با اهمیت است . همه مایلیم بدانیم که چقدر خوب کار کرده ایم.
بنابراین ، یک نظام کار آمد بازبینی عملکردها باید پیوسته پاسخ مناسب به دست اندر کاران بدهد .
بیشتر وقتها مدیران ، خبر عملکردهای منفی را نزد خود نگه می دارند و به ناگاه در پی یک رخداد کوچک ، یا هنگام بازبینی سالانه ، همه بار را بر سر دیگران می ریزند. برخی دیگر نتیجه بازبینی ها را ماست مالی می کنند و چنان
می نمایانند که همه چیز درست است ، هر چند که چنین نیست . اگر بر انسانها بتازیم یا با آنان رو راست نباشیم ، احترام سازمان و غرور کاری خود را از دست می دهند.
برگرفته از کتاب مدیریت بر قلبها
نویسنده : کن بلانچارد
مترجم : دکتر عبدالرضا رضایی نژاد
نوشته شده توسط : گروه نرگس
ب سیاری از رهبران خوش خیال در ستایش کارکنان آنقدر درنگ می کنند تا کار به درستی پایان یابد – طرحی پیاده شود یا هدف در دسترس قرار گیرد . مشکل در اینجاست که شاید هرگز به چنین نقطه ای نرسند. نباید از رشته ای رفتارهای تقریباً درست نتیجه صد در صد درست انتظار داشته باشند. بهتر آنست که پشرفت را ستایش کنیم – اینکار خود انگیزه آفرین است.
آیا این درست است که کودک راه نیفتاده ای را سر پا نگه داریم و فرمان
بدهیم راه برو و هنگامی که به زمین افتاد به پشتش بزنیم و
بگوییم گفتم راه برو! البته چنین نیست . شما کودک را به پا می دارید و او را با اندکی تلو تلو خوردن ، خود را نگه می دارد . شما فریاد
می زنید بچه ایستاد و باران بوسه و نوازش را بر او می بارید. روز دیگر در حالت تلو تلو خوردن یک گام بر می دارد و شما دوباره او را غرق ستایش
می کنید. رفته رفته کودک به خود اعتماد می یابد و براه می افتد . بزرگسالان نیز چنینند . راه درست انجام کارها را نشانشان بدهید – در آغاز تقریبا درست هم پذیرفتنی است .
برگرفته از کتاب مدیریت بر قلبها
نویسنده : کن بلانچارد
مترجم : دکتر عبدالرضا رضایی نژاد
نوشته شده توسط : گروه نرگس
در کتاب مدیریت یک دقیقه ای من و اسپنسر جانسون آوردیم آنان که از خود احساس خوبی دارند ، نتیجه های خوبی هم به بار می آورند . پس از انتشار
کتاب ، دریافتم که در دام همان بازی کهنه روابط انسانی افتاده ایم - بکوشیم تا در انسانها احساس خوبی به وجود آوریم ، سپس امیدوار باشیم که آنان هم
نتیجه های خوب ببار می آورند. از اینرو در کتاب بعدی : پیاده کردن مدیریت یک دقیقه ای جای تأکید را تغییر دادم .
امروزه همه ی فعالیتهای شرکت ما ، بر پایه ی کمک به مردم در راه نتیجه گرفتنهای پسندیده متمرکز شده است . هنگامی که انسان به نتیجه های خوب دست می یابد ، در خودش حالت خوبی احساس می کند زیرا می داند که کار مثبتی انجام داده و چیزی دارد تا به نشانه ی کوششهایش به دیگران بنمایاند.
یک رهبر کار آمد از دو راه پیشگام کمک به مردم در روند دستیابی به
نتیجه های خوب می شود :
1- هدفها را به درستی به آنان می شناساند و
2- در راه رسیدن به هدف هر چه از دستش بر می آید از پشتیبانی ، تشویق و راهنمایی کوتاهی نمی کند.
نقش رهبران بسیار برجسته تر از آنست که تصور می کنند . ایشان می توانند به انسانها کمک کنند تا در بازی برنده شوند.
برگرفته از کتاب مدیریت بر قلبها
نویسنده : کن بلانچارد
مترجم : دکتر عبدالرضا رضایی نژاد
نوشته شده توسط : گروه نرگس
وا داشتن انسانها به درست کار کردن ، اندیشه نیرومندی در مدیریت است. متاسفانه بسیاری از رهبران نبوغشان را در وا داشتن دیگران به بد کار کردن بکار می گیرند . من همواره به رهبران توصیه می کنم که دست کم هفته ای
1 ساعت در محیط کارشان به گشت و گذار بپردازند و انسانها را به درست کار کردن وا دارند.
البته به آنان یاد آور می شوم که تنها تشویقهای به جا مؤثر هستند. اگر به دور بیفتیم و پیوسته بگوییم از همه کارهایتان سپاسگزارم موضوع بی معنی
می شود . چنانچه به کسی با کارکرد ناچیز و دیگری با کارکرد برجسته ،
یکسان کارتان خوبست بگوییم ، نزد نخستین نفر خنده دار جلوه می کنیم و دومی را از انگیزه می اندازیم.
وا داشتن انسانها به انجام کار درست ، در آنان خشنودی و انگیزه کارکرد خوب می آفریند . ولی فراموش نکنید که ستایش باید بی درنگ ، ویژه ، و نیرو بخش در ادامه راه باشد. این اصول می توانند مایه ی درخشش شما در محیط شوند . برقراری پیوند دو سویه با انسانها و کمک به رشد پایمردی آنان در زندگی ، کار شگفت انگیزی است .
برگرفته از کتاب مدیریت بر قلبها
نویسنده : کن بلانچارد
مترجم : دکتر عبدالرضا رضایی نژاد
نوشته شده توسط : گروه نرگس
در ستایش انسانها آنقدر منتظر نمانید تا کار را صد در صد درست انجام دهند .
نوشته شده توسط : گروه نرگس
بنام خدا
منبعد در نظر است مطالبی از کتاب مدیریت بر قلبها نوشته ( کن بلانچارد ) و ترجمه همکار گرانقدر و استاد عزیز جناب آقای دکتر رضائی نژاد در وبلاگ قرار داده شود .
امید است مورد توجه و استفاده دوستان قرار گیرد .
کلید پرورش انسانها در واداشتن آنان به کارهای درست است
نوشته شده توسط : گروه نرگس
لیست کل یادداشت های این وبلاگ